قالیباف: تقسیم پستها بین جوانان به معنای جوانگرایی نیست
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۷۳۷۵۲
به گزارش قدس آنلاین، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی امروز (دوشنبه، 15 اسفند ماه) در نشست صمیمانه با جمعی از جوانان سراسر کشور به مناسبت ایام ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و به ویژه عید نیمه شعبان گفت: ما مسئولان جوانان را به صورت یک مسئله میبینیم و میگوئیم مسئله جوانان را چه کنیم در حالی که جوانان مسئله نیستند بلکه راه حل مسائل هستند، بنابراین اینکه به این موضوع چطور نگاه کنیم بسیار مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس دستگاه قانونگذاری کشور با اشاره به تأکیدات برای جوانگرایی عنوان کرد: برخی تصور میکنند اگر پستها بین جوانان تقسیم شود این به آن معناست که سیستم جوان شده است در حالی که این به معنای جوان گرایی نیست بلکه صرفاً تقسیم پست و حتی گاهی قبیلهگرایی سیاسی است و صرفاً نسل بعدی خودمان را جایگزین خودمان کردهایم و متأسفانه گاهی دیگر حرفی از شایسته گزینی، شایسته سالاری و شایسته پروری هم نیست.
قالیباف با تأکید بر اینکه ادامه این چنین مسیری، سیستمها و نوع حکمرانی را بدتر کرده و با سرعت بیشتری به سمت ناکارآمدی پیش میرویم که نمونههای آن را نیز دیدهایم، گفت: خیلی اوقات این نگاه باعث میشود شایسته سالاری، شایسته گزینی و شایسته پروری حذف و به فراموشی سپرده شود.
وی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب که فرموده اند جوانگرایی به معنای پیرزدایی نیست، یادآور شد: این مثال درباره شهید سلیمانی مصداق دارد که اگر 10 سال دیگر هم در بین ما بود باز هم جوان بود. معلوم است که وقتی حرف از جوان میزنیم ابعاد مختلفی دارد که بیشک یکی از مشخصههای اصلی آن سن است اما اینکه کار در چه مداری پیش برود و چگونه حکمرانی، جوان و نو شود بسیار مهمتر است.
قالیباف با اشاره به اینکه من خود را در این حوزه بدهکار میدانم که نتوانستیم چیزی را که خود من به عنوان جوان در دهههای گذشته فهم و تجربه کرده ام به جوانان منتقل کنم، بیان داشت: واقعیت این است که در تبیین، فهم و درک این موضوع و انتقال این تجربه که در ابتدای دهه 60 بسیار تجربه خوبی بود، به درستی مدیریت دانش نکرده ایم و این تجربه را در اختیار جوانان قرار ندادیم.
رئیس مجلس ادامه داد: این موضوع یعنی مدیریت انتقال دانش و تجربه به نسلهای بعدی، از نسخههایی است که در همه عرصهها جواب میدهد و صرفاً برای حوزه دفاع مقدس نیست و برای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، تربیت خانواده، محیط زیست، زندگی، تربیت فرزند، دوستیابی، سبک و روش زندگی هم قابل استفاده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بی شک قابلترین افراد جوانان هستند اما مسیر برای آنها باز نیست، خاطرنشان کرد: گاهی جوانان میایستند تا مسیر برای آنها باز شود درحالی که تا زمانی که این گونه باشد، مسیر باز نمیشود و تصور میکنم کسی که نتواند مسیر را باز کند به لحاظ سنی جوان باشد اما به لحاظ کاری جوان نیست و اینجاست که میگوئیم شاخص تنها سن نیست، چرا که جوان منتظر این جنس انتظارات که انتظار بی حال، انفعالی و بدون مسئولیتی است، نمیایستد.
وی در همین زمینه تاکید کرد: ما در دوران خود یاد گرفته بودیم منتظر کسی نباشیم اما الان در کشور از صدر تا ذیل همه منتظر کمک هستند و همه تصور میکنیم فرد دیگری مسئول حل مشکلات است و حداکثر مسئولیت ما انتقال مسائل است و کسی دنبال حل موضوعات نمیرود، یکی منتظر قانون مجلس است، یکی منتظر بودجه است، یکی منتظر اقدام دولت است، دیگری منتظر ایجاد سمن است و….
وی اضافه کرد: البته نسل انقلاب اینگونه نبود که شاید به دلیل این بود که دولت هنوز به آن اقتدار لازم نرسیده بود که هر کاری بخواهد انجام دهد و لذا دولت به جوانان نیاز داشت از این رو جوانان هویت داشتند. در آن دوران شرایط به گونهای بود که ما میدانستیم منتظر کسی نباشیم اما امروز همه منتظر هستند درحالی که این روش ما را به جایی نمیرساند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه باید ببینیم مهارت زندگی را چگونه فهم کرده و چه مهارتی داریم، گفت: ما حتی با جوانان در این موضوعات صحبت نکرده ایم اما باید از این ظرفیت استفاده کرد و گنجینه جوانان نسل حاضر را شناخت.
رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان در ادامه خطاب به جمع جوانان حاضر با بیان اینکه شما که کار فرهنگی انجام میدهید به این مسئله فکر کنید که شرط ماندگاری اربعین مانند دوران دفاع مقدس در چیست، خاطرنشان کرد: به نظر میرسد این ماندگاری به این دلیل است که پدیدههای خاصی در آن اتفاق میافتد لذا در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم باید کار به صورت تداومی اتفاق افتاده و اهدافی در ابعاد مختلف پیش بینی شده و در آن مسیر حرکت کنیم تا همان ماندگاری تکرار شود.
وی ادامه داد: گاهی در کار اصلاً نشاط کاری دیده نمیشود و البته این موضوع دلیلش این است که گاهی افراد در رفت و برگشتها با یک کار خیالی، تصور میکنند در حال کار هستند در حالی که کاری انجام نمیدهند.
قالیباف ادامه داد: صدها مورد از مثالهایی وجود دارد که با پیش گرفتن این مسیر به موفقیت نمیرسیم و به سمت استقلال نمیرویم و نمیتوانیم در کار موفق باشیم. ما با این مسیر در مقابل مردم و جوانان منفعل میشویم و همین باعث شده در حال حاضر سوالات بیپاسخ زیادی داشته باشیم.
قالیباف در ادامه با بیان اینکه بسیار مهم است که مسئولیت پذیری و مشارکت جویی اتفاق بیفتد، عنوان کرد: نهاد جمهوری اسلامی باید با یک حکمرانی متحول شده را نشان بدهد که اگر اینگونه نشود اندیشه امام (ره) را عملاً زمین گذاشتهایم لذا باید پای آن بایستیم که این کار تولید قدرت، ثروت، معرفت و منزلت میخواهد.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: جوان گرایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۷۳۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
عصر ایران - دولت جمعگرا (collectivist state) به دولتی گفته میشود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمیآورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.
مداخلۀ دولت جمعگرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولتهای توسعهگرا و سوسیال دموکراتیک میرود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله میکنند. اما دولت جمعگرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش میداند.
در شوروی و اروپای شرقی، دولتهای جمعگرا میکوشیدند سرمایهگذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامهریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانههای اقتصادی و کمیتههای برنامهریزی برپا کنند.
بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده میشود، از راه سیستم برنامهریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگانهای حزب کمونیست آن را کنترل میکردند.
توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی میشود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشتههای مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.
مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانهها، بانکها، ترابری و مانند آنها گسترش مییابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور میکردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.
اما دولت جمعگرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولتگرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیتها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.
دولتگرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسبترین وسیلۀ رفع دشواریهای سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را میتوان سازماندهی کرد و به هدفهای مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل میدهد.
دولت آرمانی اخلاقی، وسیلهای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی میشود. دولتگرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسانها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز میتوانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولتگرایی مخالف چنین ایدهای است.
دولتگرایی در سیاستهای حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل میکند به روشنی دیده میشود. این سیاستها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده میشود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمعگرایی به شیوۀ شوروی را در بر میگیرد.
جمعگرایی در واقع حد اعلای دولتگرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولتگرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیدهای منفی میدانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بیدولتی را تجویز میکرد.
اما مارکسیستهایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولتهایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کمنظیری داشت؛ سلطهای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمعگرایی در قبال نهاد دولت را میتوان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.
در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمعگرایی البته در برابر فردگرایی قرار میگیرد و لزوما پدیدهای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمعگرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا میکند و اصولا زمینهساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمعگرایی اگر رقمزنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیدهای مذموم نیست.
دولتهای جمعگرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوشبینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولتها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمیدانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسانها تحت کنترل و هدایت دولت امکانپذیر است.
با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.
کانال عصر ایران در تلگرام